مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:23881 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:17

- با توجه به اينكه شيطان زشتي ها را زيبا نشان مي دهند. حال چگونه مي توان فرق زيبائي هاي واقعي را با اينگونه زيبائي هاي( زيبائي هاي شيطان ) دانست ؟ لطفا بطور كامل شرح دهيد ؟
در پاسخ به سؤال شما دوست عزيز عرض مي شود: براي روشن بيني و تشخيص زيبائي حقيقي از غير حقيقي يا تشخيص و تمييز حق از باطل خداوند اين قانون را ذكر كرده است :« اي كسانيكه ايمان آورده ايد اگر تقوي پيشه كنيد و از گناهان بپرهيزيد. خداوند وسيله اي براي شناخت حق از باطل براي شما قرار ميدهد.» ( 1)
در آيه ديگر اين «وسيله» به نور تشبيه شده است. « اي كسانيكه ايمان آورده ايد اگر تقوي پيشه كنيد . خداوند نوري براي شما قرار ميدهد كه در پرتو آن بتوانيد گام برداريد » ( 2)
ايمان حالتي است رواني كه از دانش و گرايش مايه مي گيرد. و لازمه اش اينست كه شخصي با ايمان تصميم اجمالي بر عمل كردن به لوازم چيزي كه به آن ايمان دارد بگيرد .
حال عملي كه از انسان سر مي زند يا شايسته و همگام با ايمان است و يا مخالفت با ايمان است.
در صورت اول ايمان را تقويت و دل را نوراني تر مي سازد.
و در صورت دوم موجب ضعف ايمان و ظلماني شدن قلب مي گردد.
بنابر اين اعمال صالحه اي كه از شخص مؤمن صادر مي شود در عين حال كه از ايمانش مايه مي گيرد به نوبه خود بر قوت و ثبات ايمان مي افزايد و زمينه كارهاي نيك ديگر را فراهم مي كند. ( 3)
{ و العمل الصالح يرفعه} ( 4) « عمل شايسته سخن خوب و اعتقاد صحيح را بالا مي برد .» و در حديث معروف آمده :{ المؤمن ينظر بنور الله} يعني :« انسان با ايمان با نور خدا مي بيند» .
از سوي ديگر در صورتي كه انگيزه هاي مخالف مقتضاي ايمان پديد آيد و موجب انجام كارهاي ناشايسته اي گرديد و قوت ايمان شخص به حدي نبود كه مانع از بروز و صدور آنها شود ايمان وي رو به ضعف مي نهد و زمينه براي تكرار گناه آماده مي شود و اگر اين روند همچنان ادامه يابد با ارتكاب گناهان بزرگتر و تكرار آنها مي انجامد و سرانجام اصل ايمان را تهديد به زوال مي كند و« العياذ بالله » آنرا تبديل به كفر و نفاق مي سازد قرآن در اين مورد مي فرمايد : { من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا فهوله قرين } يعني : هر كس از ياد خدا روي گردان شود شيطاني را به سراغ او مي فرستيم و همراه قرين او باشد.{ و انهمم ليصدونهم عن السبيل و يحسبون انهم مهتدون} : و آنها ( شياطين )اين گروه را ا ز راه خدا باز مي دارند در حاليكه گمان مي كنند هدايت يافتگان حقيقي آنها هستند .
{حتي اذا جاءنا قال ليت بيني و بينك بعد المشرقين فبئس القرين}: «تا زمانيكه ( پس از مر گ ) نزد ما حاضر ميشود ميگويد : اي كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود چه بد همنشيني هستي تو ».(5)
بنابر اين عليرغم آنكه نيروي عقل انسان به قدر كافي براي درك حقايق آماده است ولي پرده هايي از حرص و طمع و شهوت و خود بيني و عشق هاي افراطي به مال و فرزند و جاء و مقام همچون دود سياهي در مقابل ديده عقل آشكار مي گردد و يا مانند غبار غليظي فضاي اطراف را مي پوشاند و پيداست كه در چنين محيط تاريكي انسان چهره حق و باطل را نمي تواند بنگرد.
اما اگر با آب تقوي اين غبار زدوده شود و اين دود سياه و تاريك از ميان برود ديدن چهره حق آسان است .
به گفته شاعر :
جمال يار ندارد حجاب و پرده ولي غبار ره نشينا ن تا نظر تواني كرد
يا به گفته شاعر ديگر :
حقيقت سرايي است آراسته هوي و هوس گَرد برخواسته
نيبني كه هرجا كه برخواست گرد ببينيد نظر گرچه بينا ست مرد ( 6)
افرادي كه غرق در شهوات وزندگي مادي شده اند , در حقيقت دچار خود فراموشي شده و خود حقيقت خويش را فراموش كرده اند و با تزيين شيطان به حالات حيواني خود پرادخته اند .
آنجا كه ميلهاي حيواني پيروزند و حكومت مطلقه با آنهاست و روي عقل و اراده و فطرت انساني پوشيده است و يكه تاز شهوات و غضبها ست. يعني : همان غرايزي كه حيوانات دارند آنجا خود اصل انسان مغلوب شده, فراموش و گم مي شود, بايد رفت و پيدايش كرد . اما انسان هيچگاه باور ندارد كه خود را فراموش كرده و ميگويد من هميشه از خودم دم مي زنم اين خودم هستم كه اينقدر پول دارم اين خودم هستم كه امروز چنين غذايي خوردم اما قرآن مي گويد : خودت را فراموش كرده اي او خود تونيست او خود طفيلي توست نه خود اصل تو { و لاتكونو ا كاالذين نسوا الله فانسهم انفسهم} ( 7)
يعني : «از آن كساني نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا آنها را ازيادشان برد و خود را فراموش كردند .»
خود حقيقي انسان{ نفخت فيه من روحه} است .
اي كه در پيكار خود را باخته ديگران را تو زخود نشناخته
تو به هرصورت كه آيي بيستي كه منم اين والله اين تونيستي
يك زمان تنها بماني تو زخلق درغم و انديشه ماني تا به حلق
اين تو كي باشي كه توآن اوحدي كه خوش و زيبا و مشغول خودي
در اينجا مولوي تمثيل بسيار خوبي آورده فرض كنيد فردي زميني جهت ساختمان براي خودش تهيه كرد ...... پولها خرج مي كند و خانه اي مي سازد كامل و مجهز و او هم خاطرش جمع كه خانه خيلي خوبي براي خودش ساخته , اما آن روزي كه حركت مي كند برود داخل خانه مي بيند خانه را در زمين ديگران ساخته .
در زمين ديگران خانه نكن كار خود كن كار بيگانه مكن
كيست بيگانه ؟ تن خاكي تو كز براي اوست غمناكي تو
تا تو تن را چرب و شيرين ميدهي گوهر جان را نيابي فربهي
گرميا ن مشك تن را جا شود وقت مردن گند آن پيدا شود
مشك را برتن مزن برجان بمال مشك چه بود نام پاك ذوالجلال ( 8)
بنابراين با ياد خداوند و عدم فراموشي او ايمان انسان تازه شده و نوارنيت قلب زياد تر مي شود و در پرتو اين روشني زيبائيهاي حقيقي كه مربوط به عالم قدس و ملكوت انسان است نمايان مي شود , و انگيزه انسان براي انجام اعمال شايسته بيشتر مي شود و تمايل انسان براي عمل خير بيشتر مي شود و به همين ترتيب ... لذا است كه هر چه انسان از طريق تقوي و پرهيزگاري و انجام اعمال نيكو و پرورش ايمان كمك كند تشخيص حق از باطل و زيبائي از زشتي برايش و اضحتر و آشكار تر مي شود و راحت تر در مسير حق گام بر ميدارد .
منابع :
1- قرآن كريم , سوره مباركه انفال , آيه 29
2- قرآن كريم , سوره مباركه حديد , آيه 28
3- آموزش عقايد ( 1-2-3 ) مصباح يزدي ,ص 454- 455
4- قرآن كريم , سوره مباركه فاطر , آيه 10
5- قرآن كريم , سوره مباركه زخرف , آيه 36-38
6- تفسير نمونه , ناصر مكارم شيرازي , ج 7 , ص 141
7- قرآن كريم , سوره مباركه حشر , آيه 19
8- فلسفه اخلاق , استاد مرتضي مطهري , ص 173

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.